دل به دلبر دادم و جان بر سرش


یافتم صد جان و جانان بر سرش

لطف او بخشید ما را از کرم


جنت جاوید و حوران بر سرش

دست جانان گیر اگر دستت دهد


سر به پای او بنه جان بر سرش

عقل بی درد است و درد سر دهد


دردسر بگذار و درمان بر سرش

کفر زلفش دین ما بر باد داد


می رود اسلام و ایمان بر سرش

می فراوان می دهد ساقی به ما


بعد از آن نقل فراوان بر سرش

در ولایت حکم ما سید نوشت


مهر آل و نام سلطان بر سرش